نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - قادر آشنا
نوید شاهد - آزاده سرافراز " قادر آشنا " نقل می‌کند: «داشتیم باهم قدم می‌زدیم که یکی از سربازان عراقی ما را صدا زد و وقتی به طرفش رفتیم، ما را به طرف مقر فرماندهی راهنمایی کرد. به آن‌جا که رسیدیم، گفت: این محوطه را باید تمیز کنید. در همین اثنا چشم‌مان به خودکارهایی افتاد که روی میزی قرار داشت ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۹۵۴۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۶

نوید شاهد - چند قدمی نرفته بودم که کابل یکی از سربازها، دور سر و پیشانی‌ام پیچید. لحظه‌ای دنیا ایستاد. خون توی تنم درجا زد و بالا نیامد. پخش زمین شدم. ویران و خسته از حال رفتم. نفهمیدم چقدر گذشت.
کد خبر: ۴۹۱۹۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸